عشق به منزله راهکاری برای آسیب روانی_ قسمت هفتم
نیازهای تقلیل ناپذیر کودکان
محققان ثابت کرده اند که تجربیات اوایل زندگی رفتارها، الگوهای عاطفی، باورهای ناخودآگاه، شیوه های یادگیری، پویایی های ارتباطی، و توانایی مدیریت استرس و جمع و جور کردن خودمان را می سازد.
ارتباط متقابل ژن های ما و تجربیات ما مدارهای درحال رشد مغزمان را می سازند، و کاملا متاثر از نوع پاسخ دهی رفت و برگشتی والدین و کودک، خصوصا در سالهای اولیه زندگی است.
احساس امنیت و اعتماد به دنیا، ارتباط با دیگران، اتصال به احساسات اصیل کودکان بستگی مستقیم به دسترسی مداوم مراقبین بدون استرس و هماهنگ با نیازهای کودک که به لحاظ عاطفی قابل اعتماد باشند، دارد. رشد کودکان در این عرصه به واسطه سیستم آموزشی و نهادهای مدرن و الگوهای اجتماعی و فرهنگی در خطر جدی قرار دارد. همه ما پیر می شویم، اما این طور نیست که همه ما رشد کنیم و بالغ بشویم. رشد دادن یک کودک به معنای واقعی، اینگونه است که وی را طوری تربیت کنیم که بتواند از تمام ظرفیت هایش استفاده کند و پتانسیل هایش به عنوان یک انسان بارور شود. همه ما برای عشق ورزیدن آفریده شده ایم و برای رسیدن به این هدف به امنیت نیاز داریم.
در تحقیقی که بر روی پانصد مادر و کودک انجام شد، محققان به این نتیجه رسیدند که کودکانی که در هشت ماهگی مادران گرم و نوازشگری داشتند، سه دهه بعد در تحقیقات و تست سطح استرس و اضطراب کمتر دچار این حالات می شدند.
دکتر نیوفلد نیازهای تقلیل ناپذیر برای بلوغ و رشد انسان را در چهار گروه دسته بندی کرده است:
۱. حس وابستگی در ارتباط: احساس عمیق کودکان نسبت به اتصال و ارتباط با کسانی که با آنها در رابطه هستند.
۲. احساس امنیت در رابطه که به کودک اجازه می دهد خیالش از بابت اینکه چه کسی باشد و چگونه باشد راحت باشد و درگیر احقاق حق خود در این زمینه نباشد.
۳. مجوز احساس کردن عواطف آنگونه که هستند، خصوصا اندوه، عصبانیت، غم، و درد. به بیان دیگر احساس امنیت نسبت به اینکه آسیب پذیر باشد.
۴. تجربه بازی کرده آزاد برای رشد و بالندگی.
نظرات