عشق به منزله راهکاری برای آسیب روانی_ قسمت ششم

عشق به منزله راهکاری برای آسیب روانی_ قسمت ششم

وابستگی در مقابل اصالت

یکی از بزرگترین چالشها برای ما وقتی پیش می آید که میان دو نیاز اساسی یعنی وابستگی و اصالت گیر می کنیم و باید دست به انتخاب بزنیم. وابستگی سائقی است که باعث نزدیک شدن به افراد می شود، این نزدیک شدن فقط بعد فیزیکی ندارد بلکه بعد عاطفی هم دارد. هدف اولیه این سائق تسهیل کردن مراقبت مادر و پدر از فرزندان است. به این معنا که پستانداران از نوزادی کودکان خود را مورد مراقبت قرار می دهند تا از آسیب در امان باشند. نوع الگوی وابستگی که ما در کودکی با والدین مان داریم در بزرگسالی روابط آینده ما با کسانی را که با آنها رابطه داریم چون همسر و همکار و دوستان مان را می سازند. 

اصالت نیاز دیگر ماست. کیفیت خود حقیقی داشتن و ظرفیت شکل دادن به زندگی خود از اعماق دانسته های آن خود حقیقی اصالت است. این نیاز سائقی است که در غریزه بقاء ما ریشه دارد. اینکه بدانیم چه چیزی به دلمان برات شده است و وقتی که سربرمی آورد آن را ارج نهیم اصالت ما را می رساند. 

مساله این است که در بسیاری از مواقع بین احساس وابستگی ما به آدمهای اطرافمان و آنچه اصالت ما را می سازد تضاد حاصل می شود. در بسیاری از مواقع ما به خاطر آنچه هستیم مورد پذیرش قرار نمی گیریم. و این به دو پارگی یا چندپارگی خود حقیقی ما منجر می شود. در کودکی اگر سعی می کردیم که برای پدر و مادرمان مقبول واقع شویم این یک راه بقاء بود اما در بزرگسالی بکارگیری این مکانیزم دفاعی باعث ضربه زدن به خود حقیقی مان می شود. این فکر که اگر من کارها را به صورتی انجام دهم که دیگران دوست دارند آن وقت دوست داشتنی هستم بسیار در بزرگسالی مخرب است. 

اگر در کودکی انتخاب داشته باشیم که احساسات حقیقی مان را بپوشانیم یا مراقبت والدین را بدست بیاوریم، یا خود حقیقی مان باشیم و از این مراقبت محروم شویم، قطعا اولی را انتخاب می کنیم. اما مساله این است که ادامه دادن به چنین روالی در بزرگسالی باعث می شود که ما به دنبال عشق و هویت خود الگوی نادرستی را انتخاب کنیم که همان دوری از اصالت و خود حقیقی مان است. اینگونه ما ارتباطمان را با خود حقیقی مان از دست می دهیم. 

راه حل چیست؟ اینکه ما به جای انگشت اشاره گرفتن سوی خود و متهم ساختن خود، کنجکاو باشیم و ببینیم کدام الگوها باعث شده اند از اصالت و خود حقیقی مان دور شویم. از خجالت و شرم دور شویم و به مسئولیت پذیری در قبال اعمال مان روی بیاوریم. و بدانیم که همیشه انتخاب داریم و میتوانیم انتخاب کنیم. 

ادامه دارد...

این مقاله را به اشتراک بگذارید:

نظرات

نظر شما